
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۴۱۳
۱
در گفتن عیب دگران بسته زبان باش
از خوبی خود، عیب نمای دگران باش
۲
خواهی که چو بادام نیفتی به دهنها
تا هست بتن رگ، همه تن بند زبان باش
۳
از نقش بد و نیک، نگهداری دل کن
بر آینه خاطر خود آینه دان باش
۴
از جاده منه پای برون در ره مقصود
گر زآنکه بمنزل نرسی، سنگ نشان باش
۵
راه طلب از خسته دلان، عقد گهر شد
مانی چو گره چند؟ بدنبال روان باش!
۶
در انجمن از دست مده خلوت خود را
چون آب گهر ظاهر و، در پرده نهان باش
۷
تا امن چو واعظ شوی از تیغ زبانها
هر جا که روی، با سپر گوش گران باش
نظرات