واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۴۳۳

۱

بر گردنم چنان شده محکم طناب قرض

کز جا دگر نمیکندم اضطراب قرض

۲

نظم سخن چگونه نپاشد ز یکدیگر

تار نفس گسسته شد از پیچ و تاب قرض

۳

زآن وا نمیشود بسخن چون صدف لبم

کز سر گذشته چون عرق شرم، آب قرض

۴

قرض از حساب رفت برون و، نمیدهم

چیزی بقرض خواه، بغیر از حساب قرض

۵

یارب، رها نیش تو ازین فکر جانگداز

واعظ دگر ندارد ازین بیش تاب قرض

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۳۴۶

نظرات