
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۴۳۴
۱
عاشقان را ره ندارد، در دل پر غم نشاط
هست در خلوت سرای عشق نامحرم نشاط
۲
خنده واری در جهان از خرمی نبود اثر
بسکه نفرت میکند از مردم عالم نشاط
۳
در نیاید یاد حق در سینه دل مردگان
جا ندارد هیچگه در خانه ماتم نشاط
۴
نیست یاری همچو غم، گر قدردان باشد کسی
در جهان زین رو نمیباشد دمی بیغم نشاط
۵
بسکه از دلهای تنگ اهل دنیا میرمد
در دل درویش می افتد بروی هم نشاط
۶
دست بردار از هوس واعظ، گرفتی چون عصا
راست ناید با سر لرزان و پشت خم نشاط
نظرات