واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۴۷۱

۱

یارب ز چرک مال جهان بخش نفرتم

ز آلایش تعلق آن ده طهارتم

۲

از دست رفت پای، بده دست و پای سعی

تن گشت همچو سرمه، بده چشم عبرتم

۳

گرد گناه، از گهرم برده آب و رنگ

اشک ندامتم ده و، رنگ خجالتم

۴

دستار عقل کهنه شد و، دلق تن کثیف

بستان مرا، که سخت گرفته است نکبتم

۵

ز آب حیات بندگی جانفزای تست

باشد اگر ز زندگی خویش لذتم

۶

تا روشنم شود که همه غیرتست هیچ

بگشای دیده، یاری از این خواب غفلتم

۷

سر تا بپاست نسخه اطوار من غلط

یارب بده به خامه توفیق صحتم

۸

دادی چو ملک فقر، هم ارزانیم بدار

ترسم که حرص شوم زند پا بدولتم

۹

لب تشنه تر، ز مزرع امید واعظم

از چشمه سار لطف، بده آب رحمتم

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۳۶۸

نظرات