
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۴۸۱
۱
چو تار چنگ کند گوشمال غم سازم
چو مرغ رنگ بتنگست بال پروازم
۲
رسید ضعف بجایی که نارساست اگر
کنند کوک بساز خموشی آوازم
۳
ز بس جهان شده خالی ز دوستان صدیق
فرامشی بود امروز محرم رازم
۴
بشوق بال و پر افشانی فضای عدم
چو گل همیشه گشاد است بال پروازم
۵
بسان بید موله درین چمن واعظ
ز سرفکندگی خویشتن سرافرازم
تصاویر و صوت

نظرات