
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۴۹۲
۱
ما بلبلان خار علایق گزیده ایم
در آشیان بال و پر خود خزیده ایم
۲
دامن بدست خار علایق نداده ایم
چون باد اگر چه بر گل و ریحان وزیده ایم
۳
از دامگاه بال هما کرده ایم رم
در خرقه چون کبوتر چاهی خزیده ایم
۴
فیضی که برده ایم ز شیرینی لبت
حرف لب تو گفته، لب خود گزیده ایم
۵
واعظ بچشم شوق ز بحرین هر دو کون
یکدانه گوهر غم او را گزیده ایم
نظرات