
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۵۲۹
۱
خویش را آزاد خواهی، صید دام دوست کن
از غم عالم بخر خود را، غلام دوست کن
۲
چون به مجلس پا گذاری، اول از روی ادب
دست رد بر سینه خود نه، سلام دوست کن
۳
هر دو عالم را اگر زیر نگین خواهد کسی
گو برو نقش نگین دل بنام دوست کن
۴
تخت دل را تکیه گاه شوکت یادش بساز
بر دو عالم سروری از احتشام دوست کن
۵
تا بکام دشمنان خود را نبینی روز و شب
خویش را واعظ، ز ناکامی بکام دوست کن
تصاویر و صوت

نظرات