واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۳۷

۱

که تواند شدن از بزم تو طناز برون؟

تا تو در خاطر مایی نرود راز برون

۲

بسکه از باده وصف تو، سیه مست شده است

نبرد حرف سر از جاده آواز برون

۳

بربایندگی نسبت رخسار تو کبک

برده گیرندگی از چنگل شهباز برون

۴

نتوانی بخدنگ ستم آزرد مرا

مگر آن دم که بر آری ز دلم باز برون

۵

آن چنان عالم از آوازه عیبم شده پر

که نیاید نگه از دیده غماز برون

۶

نه چنان پای کشیده است بدامن واعظ

که رود ناله اش از پرده آواز برون

تصاویر و صوت

نظرات