واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۴۱

۱

شوخیش را نکند گوشه نشین خانه زین

جوش این باده فزون است ز پیمانه زین

۲

از ره چشم، بتان در دل کس جای کنند

حلقه چشم رکابست در خانه زین

۳

دیده ها از مژه پر ساخته، پروانه شدند

شمع من رخ چو برافروخت ز کاشانه زین

۴

راحت طالب مقصود ز رنج طلب است

منزلی نیست درین راه به از خانه زین

۵

تا فلک خاتم و، خورشید نگین است درو

گوهری چون تو، ندیده است نگین خانه زین

۶

همچو فتراک بخود واعظ از آن می پیچد

که چرا دیده ترا دیده بیگانه زین

تصاویر و صوت

نظرات