واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۴۴

۱

از آنم کم، که گویم شکر احسان زیاد تو

همینم بس که گاهی میکشم آهی بیاد تو

۲

تویی شاه من و، امید گاه من، پناه من

منم مست تو، هشیار تو، غمگین تو، شاد تو

۳

جوانبختان عشقت، فارغند از محنت پیری

بود در کیسه هر عمری، که گردد صرف یاد تو

۴

ز هرکس کام دل جستم، ندیدم غیر ناکامی

تو کام ما بده یارب، که باشد داد داد تو

۵

بخود دلبستگی، قفل در فیض است بر رویم

کلید آن قفل محکم را،نباشد جز گشاد تو

۶

خداوندا، بلطف خویشتن دریاب واعظ را

که هست او بنده بیدست و پای نامراد تو

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۴۱۶

نظرات