واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۴۵

۱

میکند گرمی بما هر بیوفائی غیر تو

میبرد ره خانه ام را، هر بلایی غیر تو

۲

زین شکفته روی تر بر خور بما، ای شام غم

ما درین غربت نداریم آشنایی غیر تو

۳

برگ عیشی ساز کن، ای عشق از داغ جنون

خانه دل را نباشد کدخدایی غیر تو

۴

یا شمشاد تو ام دارد درین پیری بپای

این قد خم گشته را، نبود عصایی غیر تو

۵

خاطرم دامان پر گل گشته از یاد رخت

عاشقان را، نیست باغ دلگشایی غیر تو

۶

تا بکی خاموش بنشینی ز غم، واعظ، بنال

این چمن را نیست مرغ خوش نوایی غیر تو

تصاویر و صوت

نظرات