واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۶

۱

گرفتم در نظر، هر جا شدم، آن قد موزون را

خیابان کردم از یک سرو، بر خود کوه و هامون را

۲

مربی گر نباشد آفتاب طلعت لیلی

که میسازد نگین حلقه اطفال مجنون را

۳

تلاش خودشناسی، شیوه آزادگان باشد

نظر بر اصل خود باشد ازین رو بید مجنون را

۴

لبالب میشوم، از حسرت لب بر لبش سودن

چو بر هم می‌گذارد شوخ من، لب‌های میگون را

۵

برد دامان خالی، واعظ از گلزار رخساری

که چون خورشید دامن کرده پرگل، کوه و هامون را

تصاویر و صوت

نظرات