
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۵۹۱
۱
گاهی سری به خاطر غمناک میکشی
دامان حسن خویش، برین خاک میکشی
۲
پنداشتم که سایه نخل بلند تست
آن طره سیاه که بر خاک میکشی
۳
او هم به دام خواهش خود میکشد ترا
صیدی اگر به حلقه فتراک میکشی
۴
چون شعله بهر یکدمه گردنکشی ز کبر
تا چند منت خس و خاشاک میکشی؟!
۵
به گل علاقه زین تن ناپاک ای نفس!
دامن چو گردباد، چه بر خاک میکشی؟!
۶
واعظ به خویش پیچی اگر در ره سلوک
چون گرد باد رخت بر افلاک میکشی
تصاویر و صوت

نظرات