واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۶۲۶

۱

خردمندی فزاید آدمی را بسکه تنهایی

بدام عقل میترسم فتد مجنون ز یکتایی

۲

ز وسعت خوشتر آید تنگی احوال عارف را

فلاطونی بآن شان را، بخم کرده است دانایی

۳

ز زینت های دنیا، عیب دنیا به شود ظاهر

که باشد شاهدی بر زشتی شاهد خود آرایی

۴

برون کن خواهش زر، تا گشاید عقده ات از دل

که این دنبل نگردد به، بود تا چرک دنیایی

۵

لباس پربهای ژنده پوشی کهنه شد دیگر

نباشد عیب پوشی اهل دنیا را چو دارایی

۶

ز هر خشک و تری، افتاده را یاری طمع باشد

که دارند از عصای خویش کوران چشم بینایی

۷

بده تا میتوانی داد، داد دادن ای منعم

که دست اغنیا را هست دادن شکر گیرایی

۸

گذشتم، توبه کردم، بر ندارم دست از آن دیگر

بدستم گر فتد بار دگر دامان تنهایی

۹

چنان کرده است سست اوضاع دنیا دست دلها را

که نتوان داشت امروز از نمک هم چشم گیرایی

۱۰

بامید زبان مگذار، شکر دوست را واعظ

زبان را گر ز دست آید، بگوید شکر گویایی

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۴۷۶

نظرات