واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۷۱

۱

منزل کناره کرده، ز راه عبور ما

صحرا به تنگ آمده از دست شور ما

۲

از بس نمانده است ز ما هیچ در میان

یاران کنند غیبت ما در حضور ما

۳

اشکم بدیده از دل پرسوز چون رسد؟

توفان چو شعله خشک شود در تنور ما

۴

با داغ دل، چو لاله سراپا شکفته ایم

نتوان شناختن ز غم ما سرور ما

۵

واعظ، گمان قوت دین گر بری بخویش

دل برگرفتنست ز خود سنگ زور ما

تصاویر و صوت

نظرات