واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۹۲

۱

ز شوق گفتگویش، نیست هوشی در شنیدن‌ها

ز جوش مدعا، چیزی که پیدا نیست، گفتن‌ها

۲

بهر سو ناوک او رو گذارد، می‌دود از پی

نگاه حسرتم، چون رشته، از دنبال سوزن‌ها

۳

خیال قد رعنای تو، گویا جا در او دارد

که می‌گردد به گرد خاطرم، از خویش رفتن‌ها

۴

کدامین آفتاب امروز می‌آید برون یارب

که گل‌های چمن دارند رنگ و بو به دامن‌ها؟

۵

اگر خواهی برآید مطلب، اول ترک مطلب کن

گذشتن بیشتر باشد در این ره از رسیدن‌ها

۶

مهیای همان شو کز برای خلق می‌خواهی

گریبان چاکی مقراض باشد از بریدن‌ها

۷

نمی‌گردد ز حق پر، تا ز خود خالی نمی‌گردی

که پرنورند، تا از خود تهی گشتند روزن‌ها

۸

فشار تنگی احوال کیفیت دهد دل را

شود واعظ، شراب ناب، انگور از فشردن‌ها

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۱۱۹

نظرات