
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۲۸
۱
کنی گر آشنای درد جهان غفلت آیین را
به چشمت چون نمک بر زخم سازد خواب شیرین را
۲
ره عشق است، با این عزمهای سست نتواند شد
که بر آتش زدن نبود میسر پای چوبین را
نظرات