
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۸۸
۱
شد چو بینامت زبان، از کام بیرون کردنی است
شهر دل باشد چو بی یاد تو، هامون کردنی است
شد چو بینامت زبان، از کام بیرون کردنی است
شهر دل باشد چو بی یاد تو، هامون کردنی است
نظرات