
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۱۶
۱
خوش آنکه بغم شکفته باشی همه شب
در خون جگر نهفته باشی همه شب
۲
شرمت باد از خروس ای طایر جان
کو بیدار و تو خفته باشی همه شب
نظرات