
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۳ - تاریخ انجام عمارت خان عادل
۱
جهان عقل و دانش، «خان عادل »
که حکمش را، جهانی بنده بادا
۲
سریر معدلت، دایم مزین
بآن یکتا در ارزنده بادا
۳
بسان کشتزار از ابر، دایم
جهانی از کفش شرمنده بادا
۴
ز شرم عفو، چون از تیغ قهرش
سر خصمش به پیش افگنده بادا
۵
ز خاک هستی، از باد نهیبش
نهال عمر دشمن کنده بادا
۶
دلش ز آب حیات عدل و احسان
چو نام وی، همیشه زنده بادا
۷
بنا فرمود، این عالی عمارت
در آن با خوشدلی پاینده بادا
۸
بچابکدستی فراش اقبال
درآن فرش نشاط افگنده بادا
۹
بجاروب دعا، فراش اخلاص
غبار غم از آن روبنده بادا
۱۰
در آن پیوسته گلریزان عشرت
ز گلهای سرور و خنده بادا
۱۱
مدام آوازه قانون عدلش
بجای مطرب و سازنده بادا
۱۲
چو اقبال و سعادت، دولت آنجا
بخدمت روز و شب چون بنده بادا
۱۳
ز چرخ سقف آن، خورشید دولت
بجای شمسه اش تابنده بادا
۱۴
درش، چون روی صاحب گاه و بیگاه
بروی دوستان پرخنده بادا
۱۵
پی تاریخ آن، کلکم رقم کرد
که، «این زیبا بنا، فرخنده بادا»!
تصاویر و صوت

نظرات