واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۴۶ - در زاد روز کودکی

۱

بگرامی برادر جانی

که مبادا بدش ز دور فلک

۲

آن بتن مردمی، بجان یاری

آن بخلق آدمی، بخلق ملک

۳

داد یکدانه گوهری ایزد

چه گهر؟ بهر چشم دل عینک!

۴

عمر و توفیق، سرنوشتش باد

حرف غم گرددش ز خاطر حک

۵

تا برد ره بکعبه مقصود

جاده شرع باشدش مسلک

۶

تا برد ره بکعبه مقصود

جاده شرع باشدش مسلک

۷

گردد از نخل عمر برخوردار

نشود لطف حق از او منفک

۸

بهر تاریخ مولدش، گفتم:

«به شب مبعث آمد این کودک »

تصاویر و صوت

نظرات