واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۶۳ - تاریخ منصب میردیوانی زینل خان

۱

از شناسایی شه عادل

آنکه دوران ندیده چون او شه

۲

آن محیط کرم که گوش سؤال

نشیند از زبان جودش نه

۳

آرزوها ز نقطه جودش

صد، هزار است و، ده صد و یک، ده

۴

خرد از رای او گرفته فروغ

زآفتاب است روشنایی مه

۵

بالد از آشنایی عفوش

پیرهن پیرهن بخویش گنه

۶

میر دیوان چو گشت «زینل خان »

آن ز نیک و بد جهان آگه

۷

معدلت پیشه خان عالیشان

سر آزادگان و بنده شه

۸

از گریبان اهل حق عدلش

کرده دست خلاف را کوته

۹

در ترازوی عدل او نکند

کوه یک جو زیادتی برکه

۱۰

گر نویسند از گشاد کفش

صفحه دیگر بخود نگیرد ته

۱۱

میر دیوان چو گشت، شد تاریخ:

«میسر دیوان عدل شاهنشه »

تصاویر و صوت

نظرات