
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۷ - تاریخ زیبا بنائی
۱
در این نیکو بنای دلگشا، از لطف حق هرگز
مبادا خاطرت از روزگار اندوهگین یارب
۲
بدینسان کز زمین برخاست این دلکش بنا، دایم
در او تخم امید از خاک بر خیزد چنین یارب
۳
در او جمعیت دلها، شود جاروب گرد غم
در او پیوسته با عیش و طرب باشی قرین یارب
۴
گره از ابرو گشاید گرچه چون ناخن خم طاقش
ترا از غم گره هرگز نیفتد بر جبین یارب
۵
پی تاریخ آن برداشتم دست دعا، گفتم:
«مبارک باد این زیبا بنای دلنشین یارب »!
نظرات