
وحدت کرمانشاهی
شمارهٔ ۱۰
۱
لبریز تا ز باده نگردید جام ما
در نامه عمل ننوشتند نام ما
۲
ما خود خراب و مست شرابیم و محتسب
نبود خبر ز مستی شرب مدام ما
۳
دارم هوای آنکه ز بامش پرم ولیک
بنموده چین زلف کجش پای دام ما
۴
چون گشتهایم حلقه به گوش جناب عشق
زیبد که ماه چارده گردد غلام ما
۵
با اینچنین تحقق آمال و وصل یار
بنشسته است مرغ سعادت به بام ما
۶
ای مدعی اگر بگشایی تو چشم دل
بینی شکوه عزت و جاه و مقام ما
۷
این نکته روشن است که در دور روزگار
باشد صفا و صدق و محبت مرام ما
۸
وحدت بنوش باده وحدت ز دست دوست
بهتر از این به دهر نباشد گمان ما
تصاویر و صوت

نظرات