
وحدت کرمانشاهی
شمارهٔ ۲۳
۱
زاهد نشُسته دست ز تن جانت آرزوست؟
جان را فدا نساخته جانانت آرزوست؟
۲
نازرده پای در طلب از زخم نیش خار
سیر گل و صفای گلستانت آرزوست؟
۳
چون کودکان بیخبر از راه و رسم و عشق
روز وصال بی شب هجرانت آرزوست؟
۴
بیرون نکرده دیو طبیعت ز ملک تن
اهریمنا، نگین سلیمانت آرزوست؟
۵
از خسروان ملک بقا خلعت وجود
بی ترک برگ عالم امکانت آرزوست؟
۶
یک ره کمر نبسته به خدمت چو بندگان
همواره قرب حضرت سلطانت آرزوست؟
۷
وحدت خیال بیهده تا کی، عبث چرا
حور و قصور و کوثر و غلمانت آرزوست؟
تصاویر و صوت


نظرات