وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

شمارهٔ ۴۰

۱

شد بر فراز مسند دل باز شاه عشق

یعنی گرفت کشور جان را سپاه عشق

۲

جز در فضای سینه رندان می‌پرست

نتوان زدن به ملک جهان بارگاه عشق

۳

شوریدگان عشق برابر نمی‌کنند

با صد هزار افسر شاهی کلاه عشق

۴

در ملک فقر افسر فخرش به سر نهند

هر تن که خاک شد ز دل و جان به راه عشق

۵

ای شیخ روی زرد و لب خشک و چشم تر

در شرع ما به حقیقت بود گواه عشق

۶

خودخواهی از خیال برون کن که در جهان

از خود گذشتگی‌ست همی رسم و راه عشق

۷

هرگز نیابد ایمنی از حادثات دهر

وحدت، مگر دمی که بود در پناه عشق

تصاویر و صوت

گنجینة الاسرار عمان سامانی و غزلیات وحدت کرمانشاهی به کوشش محمدعلی مجاهدی (پروانه) - عمان سامانی, وحدت کرمانشاهی - تصویر ۲۸۲

نظرات