
وحدت کرمانشاهی
شمارهٔ ۴۵
۱
منت خدای را که خدا را شناختیم
در ملک دل لوای طرب برفراختیم
۲
از جان شدیم بر در دل حلقهسان مقیم
تا راه و رسم منزل جانان شناختیم
۳
راضی ز جان و دل به رضای خدا شدیم
با خوب و زشت و نیک و بد خلق ساختیم
۴
ای خواجه ما به همرهی عشق سالها
مردانهوار بر سپه عقل تاختیم
۵
رستیم خود ز ششدر این چرخ مهرهباز
تا نرد عشق از دل و جان با تو باختیم
۶
زر شد ز کیمیای تو ما را مس وجود
تن را به نار عشق تو یکجا گداختیم
۷
وحدت ز یمن عشق به شاهی رسیدهایم
یعنی گدای درگه شاهان نواختیم
تصاویر و صوت


نظرات