
وحدت کرمانشاهی
شمارهٔ ۵۵
۱
ز نام بهره نبردیم غیر بدنامی
ز کام صرفه نبردیم غیر ناکامی
۲
شکست شیشه تقوی ز سنگ رسوایی
گسست سجه طاعت به دست بدنامی
۳
بیار باده که این آتش سلامتسوز
برون کند ز تن مرد علت خامی
۴
مپرس جز ز خراباتیان بی سر و پا
رموز عاشقی و مستی و می آشامی
۵
زبان عشق زبانیست که اهل دل دانند
نه تازی است و نه هندی نه فارس نه شامی
۶
ز دست عشق روان گیر جام جمشیدی
به پای عقل درافکن کمند بهرامی
۷
گل اناالحق و سبحانی ای عزیز هنوز
دمد ز تربت منصور و شیخ بسطامی
۸
به قصد قتل دلم ترک چشم مخمورش
نمود تکیه بر آن ابروان صمصامی
۹
بپوش چشم دل از غیر دوست وحدتوار
به گوش هوش شنو نکتههای الهامی
تصاویر و صوت

نظرات