
وحیدالزمان قزوینی
بخش ۱۳ - صفت شانه تراشی
۱
از شانه تراش بیقرارم
وز چاره گذشته کار و بارم
۲
در شاخ ز شوق شانه گشتن
دانه ی شانه بود سوزن
۳
این بود شبیه اینکه طفلان
نازاده بر آورند دندان
۴
عکس مژه اش ز روی بازی
از تخته نموده شانه سازی
۵
تا سایه فکنده بی بهانه
انگار شانه گشته شانه
نظرات