وحیدالزمان قزوینی

وحیدالزمان قزوینی

بخش ۱۶ - صفت کلّه پز

۱

گر حرف ز کلّه پز کنم سر

گردد به دهانم آب کوثر

۲

با چهره ی چون چراغ رنگین

باشد چو فتیله جامه چرکین

۳

تابان چو چراغ شام دیجور

با جامه ی چرب و روی پر نور

۴

چون پای نهد کسی بدان کو

سرها فرُش است در ره او

۵

چون کلّه که میکشد بر سیخ

سر بر خط اوست کودک و شیخ

۶

از حیرت عارض نکویش

از خاک نشستگان کویش

۷

چون پاچه به دیگ، پیر و برنا

نشناخته اند، دست از پا

تصاویر و صوت

نظرات