وحیدالزمان قزوینی

وحیدالزمان قزوینی

بخش ۲۳ - صفت رنگرز

۱

از رنگرزان کشم بناچار

هر روز هزار رنگ آزار

۲

داغم بر دل، که "صبر کاه" است

چون ناخن رنگرز سیاه است

۳

باشد جگرم نهان درین داغ

مانند حنای دست صّباغ

۴

از دوری او که هم چو ماه است

از بس شب هجر من سیاه است

۵

خورشید چو از شبم برآید

چون پنجه ی رنگ رز نماید

۶

از عکس جمال چون گل وی

گردد خم نیل چون خم می

تصاویر و صوت

نظرات