
وحیدالزمان قزوینی
بخش ۳۴ - صفت چیت سازان
۱
بینی به دکان چیت سازان
شیرین پسری چو شیره ی جان
۲
مانند بهار وقت بازی
کارش گل و برگ و شاخ سازی
۳
چون ابر بهار میر بستان
معمار خرابی گلستان
۴
طبعش هر گاه طرحی انگیخت
گردید تمام رنگ چون ریخت
۵
در دم شنوی ز گلشن او
فریاد ز بلبل و ز گل بو
۶
گویی که ز دیده ها نهانی
در قالب اوست روح مانی
۷
از حُسن و صفا بود لبالب
هر چیز که می زند به قالَب
نظرات