وحیدالزمان قزوینی

وحیدالزمان قزوینی

بخش ۴۵ - صفت اتوکش

۱

تا چند ز دوری اتوکش

باشم چو اتو میان آتش

۲

گر روی دهد گذارمش پیش

مانند خم اتو سر خویش

۳

جانان چو در آتشم دهد جای

مانند اتو ز سر کنم پای

۴

از پرتو آفتاب رویش

پر باله بود خم اتویش

۵

دارم چو اتو به راه او من

در پا شب و روز کفش آهن

۶

در پهلو استخوان خزیده

چون تافته ی اتو کشیده

۷

خم از نگهش به گاه دیدن

چون انگشتانه شد ز سوزن

۸

کی هم چو اتو به او رسم من

گر کفش و عصا کنم ز آهن

تصاویر و صوت

نظرات