
وحیدالزمان قزوینی
بخش ۵۳ - صفت تریاک فروش
۱
تریاک فروش کیف پرداز
از چُرت بود چو دنگ رزّاز
۲
خشخاش صفت به باغ دنیا
یک سر دارد هزار سودا
۳
زان نشاء که می فزاید ادراک
گردیده دوته مدام چون تاک
۴
چون... مرد رفته از کار
بوقش نکند ز خواب بیدار
۵
کیفش، بَحری، فراخ پهناست
در چُرت خودش چو موج دریاست
۶
بی یار ز عیش و برگ گشته
خنثای حیات و مرگ گشته
۷
نی نکته سروده نی شنفته
چون یا دایم نشسته خُفته
۸
از چُرت گرفته شکل محراب
پیوسته نماز کرده در خواب
نظرات
محمد صالح