وحیدالزمان قزوینی

وحیدالزمان قزوینی

بخش ۷ - صفت زرگران

۱

زرگر پسران نازک اندام

هستند همه چو نقره ی خام

۲

باشد ز الم چو گشت جوشان

حال دل من چو قال ایشان

۳

چون پخته کنیمشان بابرام

ز آتش نپزد چو نقره ی خام

۴

دم شان چو بوته در جوش

با شعله زیادشان هم آغوش

۵

در کوره ی غم ز درد ایشان

آتش کشدم سر از گریبان

۶

آتش ز دل علم کشیده

چون کوره ی تازه دم دمیده

۷

تا چند ز بیم خوی ایشان

بندم لب خویش را ز افغان

۸

تا چند کشد دل کمینه

چون دم نفس از شکاف سینه

۹

گشته رخشان هر آنکه دیده

سر تا پا، چشم چون حدیده

۱۰

خواهد دل خسته ی پریشان

انگشتر زینهار از ایشان

۱۱

انگشت کنم مگر زبان را

انگشتر لعل آن دهان را

تصاویر و صوت

نظرات