وحیدالزمان قزوینی

وحیدالزمان قزوینی

بخش ۸ - صفت بقّال

۱

فریاد ز حسنِ شوخ بقال

وان خط ّ سیاه و چهره ی آل

۲

دل ز آتش آن جمال پر نور

پر آبله شد چو تفت انگور

۳

از داغ نو و کهن دل ریش

پُر گشت چو دخل آن جفا کیش

۴

سنگ من و او چو اهل فرهنگ

شد حلقه به گوش آن دل سنگ

۵

خون جگرم به این فسانه

خورد آن خط سبز هِندُوانه

۶

ارزان باشد به نقد صد جان

بوییدن سیب آن زنخدان

۷

خط سبزش ز نُور سُوره است

در دیده چو توتیای غوره است

تصاویر و صوت

نظرات