وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۱۲۵

۱

کی دیدمش که قصد دل زار من نکرد

ننشست با رقیبی و آزار من نکرد

۲

یک شمه کار در فن ناز و کرشمه نیست

کز یک نگاه چشم تو در کار من نکرد

۳

گفتم مرنج و گوش کن از من حکایتی

رنجش نمود و گوش به گفتار من نکرد

۴

خندان نشست و شمع شبستان غیر شد

رحمی به گریه‌های شب تار من نکرد

۵

وحشی نماند هیچ سیاست که هجر یار

با جان خسته و دل افکار من نکرد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
میثم
۱۳۹۵/۰۴/۲۶ - ۰۴:۴۷:۱۷
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
user_image
Sayad Mahmad
۱۳۹۵/۰۸/۲۷ - ۰۶:۱۴:۴۴
"افگار" صحیح است. "افکار" جمع "فکر" است.