وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۱۳

۱

منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را

هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را

۲

هر نگاهی از پی کاریست بر حال کسی

عشق می‌داند نکو آداب کار خویش را

۳

غیر گو از من قیاس کار کن این عشق چیست

می‌کند بیچاره ضایع روزگار خویش را

۴

صید ناوک خورده خواهد جست، ما خود بسملیم

ای شکار افکن بتاز از پی شکار خویش را

۵

با تو اخلاصم دگر شد بسکه دیدم نقض عهد

من که در آتش نگردانم عیار خویش را

۶

بادهٔ این شیشه بیش از ساغر اغیار نیست

بشکنیم از جای دیگر ما خمار خویش را

۷

کار رفت از دست ،وحشی پای بستی کن ز صبر

این بنای طاقت نااستوار خویش را

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
امین
۱۳۹۳/۰۳/۰۵ - ۰۵:۰۹:۵۲
با پوزش در بیت اول، مصرع دوم دوستا اشتباه است. دوستدار صحیح میباشن.
user_image
امین
۱۳۹۳/۰۳/۰۵ - ۰۵:۱۱:۱۸
با پوزش در بیت اول، مصرع دوم دوستار اشتباه است. دوستدار صحیح میباشد