
وحشی بافقی
شمارهٔ ۱۴۴
۱
آن مستی تو دوش ز پیمانهٔ که بود
چندین شراب در خم و خمخانهٔ که بود
۲
ای مرغ زود رام که آورد نقل و می
دام فریب آب که و دانهٔ که بود
۳
روشن بسان آتش حسنت می که شد
شمعت زبانه کش پی پروانهٔ که بود
۴
آوازهات به مستی و رندی بلند شد
افشای آن ز نعرهٔ مستانهٔ که بود
۵
وحشی چه پرسش است که شد با که آشنا
خود گو که او به غیر تو بیگانه که بود
تصاویر و صوت

نظرات