
وحشی بافقی
شمارهٔ ۱۵۹
۱
نزدیک ما سگان درت جا نمیکنند
مردم چه احتراز که از ما نمیکنند
۲
رسم کجاست این ، تو بگو در کدام ملک
دل میبرند و چشم به بالا نمیکنند
۳
رحمی نمیکنی، مگر این محرمان تو
اظهار حال ما به تو اصلا نمیکنند
۴
لیلی تمام گوش و ندیمان بزم خاص
ذکر اسیر بادیه قطعا نمیکنند
۵
این قرب و بعد چیست نه ما جمله عاشقیم
آنها چه کردهاند که اینها نمیکنند
۶
عشق آن دقیقه نیست که از کس توان نهفت
مردم مگر نگاه به سیما نمیکنند
۷
پند عبث بلاست بلی زیرکانه عشق
بیهوده جا به گوشهٔ صحرا نمیکنند
۸
این طرفه بین که تشنه لبان را به قطرهای
سد احتیاج هست و تمنا نمیکنند
۹
وحشی چه کردهای تو که خاصان بزم او
هرگز عنایتی به تو پیدا نمیکنند
نظرات
ستار اسدی