وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۱۶۴

۱

این دل که دوستی به تو خون خواره می‌کند

خصمی به خود نه ، با من بیچاره می‌کند

۲

بد خوییت به آخر دیدن گذاشته است

حالا نظر به خوبی رخساره می‌کند

۳

این صید بی ملاحظه غافل از کمند

گردن دراز کرده چه نظاره می‌کند

۴

این شیشهٔ ظریف که صد جا شکسته بیش

این اختلاط چیست که با خاره می‌کند

۵

فردا نمایمش که سوی جیب جان رود

وحشی که جیب عاریتی پاره می‌کند

تصاویر و صوت

دیوان کامل شمس الدین محمد وحشی بافقی به کوشش ایرج افشار - وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی - تصویر ۱۲۶

نظرات