وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۱۸۶

۱

هیچکس چشم به سوی من بیمار نکرد

که به جان‌دادن من گریهٔ بسیار نکرد

۲

که مرا در نظرآورد که از غایت ناز

چین بر ابرو نزد و روی به دیوار نکرد

۳

هیچ سنگین دل بی‌رحم به غیر از تو نبود

که سرود غم من در دل او کار نکرد

۴

روح آن کشتهٔ غم شاد که تا بود دمی

یار غم بود و شکایت ز غم یار نکرد

۵

روز مردن ز تو وحشی گله‌ها داشت ولی

رفت از کار زبان وی و اظهار نکرد

تصاویر و صوت

دیوان کامل وحشی بافقی به کوشش م. درویش با مقدمهٔ سعید نفیسی - وحشی بافقی - تصویر ۱۱۴
دیوان وحشی بافقی به کوشش پرویز بابائی - وحشی بافقی - تصویر ۸۸

نظرات

user_image
میثم
۱۳۹۵/۰۵/۰۶ - ۰۴:۵۵:۴۷
در مصرع چهارم :چین بر ابرو نزد و...فاصله رو اصلاح کنید لطفا