
وحشی بافقی
شمارهٔ ۱۹
۱
خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را
سوخت عشق خانه سوز اول متاع خانه را
۲
خواه آتش گوی و خواهی قرب، معنی واحد است
قرب شمع است آنکه خاکستر کند پروانه را
۳
هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاینهمه گفتند و آخر نیست این افسانه را
۴
گرد ننشیند به طرف دامن آزادگان
گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را
۵
می ز رطل عشق خوردن کار هر بی ظرف نیست
وحشیی باید که بر لب گیرد این پیمانه را
تصاویر و صوت


نظرات
طاهری