وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲

۱

کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را

نهاده کار صعبی پیش، صبر بند فرسا را

۲

توام سررشته داری، گر پرم سوی تو معذورم

که در دست اختیاری نیست مرغ بند بر پا را

۳

من از کافرنهادیهای عشق ، این رشک می‌بینم

که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را

۴

به گنجشگان میالا دام خود، خواهم چنان باشی

که استغنا زنی ، گر بینی اندر دام ، عنقا را

۵

اگر دانی چو مرغان در هوای دامگه داری

ز دام خود به صحرا افکنی، اول دل ما را

۶

نصیحت اینهمه در پرده ، با آن طور خودرایی

مگر وحشی نمی‌داند، زبان رمز و ایما را

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش پرویز بابائی - وحشی بافقی - تصویر ۲۰
دیوان وحشی بافقی به کوشش حسین نخعی - وحشی بافقی - تصویر ۱۳۴

نظرات

user_image
یاسین
۱۳۹۳/۰۷/۱۶ - ۱۳:۳۱:۴۳
چقدر این بیت اخر زیباستگاهی یک اشاره کار هزار سخن را میکند
user_image
آریا
۱۳۹۴/۰۵/۰۹ - ۱۹:۵۱:۵۶
من محو بیت چهارم شدم. جانا سخن از دل ما می گویی
user_image
سعید
۱۳۹۵/۰۱/۱۴ - ۰۳:۲۲:۵۴
در بی چهارم احتمالا شاعر به شعری از اوحدی کرمانی اشاره دارد و از آرایه تلمیح به خوبی استفاده کرده است.
user_image
میلاد
۱۳۹۶/۰۹/۰۴ - ۱۲:۰۹:۲۲
من معنی بیت چهارم رو نفهمیدم میشه کمکم کنید
user_image
مفقودالاثر
۱۳۹۷/۰۸/۲۳ - ۰۸:۵۹:۲۳
میلادمیگن وحشی عاشق زنی بود و اون زن رسوای عامش کرداون زن آدم اخلاق داری نبودتو بیت چهارم گمونم وحشی بهش میگه چرا انقد با آدمای بی ارزش سر و کار داری ?میخوام جوری بی نیاز باشی که به عنقا (ققنوس ) هم توجه نکنیاینجا گنجشک و ققنوس رو مقابل هم قرار داده و ققنوس هم یه مرغ افسانه ای بود
user_image
Ali Eatesami
۱۴۰۰/۰۷/۲۵ - ۰۷:۴۶:۲۴
 باسلام بنظرم گوینده محترم کلمه خودرایی را اشتباه خواندند
user_image
محمد د
۱۴۰۲/۰۴/۰۹ - ۱۶:۴۵:۴۷
هر دو گوینده کلمه خودرایی را خودآرایی می‌خوانند. یا متن غلط است و یا صوت گویندگان.
user_image
سفید
۱۴۰۲/۰۴/۱۲ - ۱۷:۴۵:۲۱
  به گنجشگان میالا دام خود، خواهم چنان باشی که استغنا زنی گر بینی اندر دامْ عنقا را...!   به به، عجب بیتی...