وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲۲۰

۱

آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید

بانگ درای همت زین کاروان نیاید

۲

ای عندلیب خو کن با خار غم که هرگز

بوی گل مروت زین بوستان نیاید

۳

بر حرف اهل حاجت گوش قبول بگشا

کاین حرف را نگوید کس تا به جان نیاید

۴

ناچار گشته غربت دل را و گرنه هرگز

مرغی بود که یادش از آشیان نیاید

۵

کم آیدم به خاطر همصحبتان جانی

کاتش به جان نگیرد دل در فغان نیاید

۶

تیر دعا چه خوبست گر بر نشان توان زد

اما چه چاره سازم گر بر نشان نیاید

۷

وحشی دگر نیاید سویم عروس دولت

روزی بیاید آخر گر این زمان نیاید

تصاویر و صوت

نظرات