وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲۳۷

۱

ای دل به بند دوری او جاودانه باش

ای صبر پاسبان در بند خانه باش

۲

ای سر به خاک تنگ فرو رو ، ترا که گفت

در بند کسر حرمت این آستانه باش

۳

هرگز میان عاشق و معشوق بعد نیست

سد ساله راه فاصله گو در میانه باش

۴

سد دوزخم زبانه کشد عشق خود یکیست

گو یک زبان بر سر آمد سد زبانه باش

۵

وحشی نگفتمت که کمانش نمی‌کشی

حالا بیا خدنگ بلا را نشانه باش

تصاویر و صوت

دیوان کامل وحشی بافقی به کوشش م. درویش با مقدمهٔ سعید نفیسی - وحشی بافقی - تصویر ۱۳۲

نظرات

user_image
ندا
۱۳۹۹/۰۹/۲۸ - ۰۶:۰۴:۰۲
بیت چهارم اشتباه نوشته شده.‏‎گو یک زبانه بر سرِ آن صد زبانه باش(دیوان وحشی، به تصحیح سعید نفیسی، ص 116)