
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۴
۱
از کاه ، کهربا بگریزد به بخت ما
خنجر به جای برگ برآرد درخت ما
۲
الماس ریزه شد نمک سودهٔ حکیم
در زخم بستن جگر لخت لخت ما
۳
با اینهمه خجالت و ذلت که میکشم
از هم فرو نریخت زهی روی سخت ما
۴
زورق گران و لجه خطرناک و موج صعب
ای ناخدا نخست بینداز رخت ما
۵
وحشی تو بودی و من و دل، شاه وقت خویش
آتش فکند شعلهٔ گلخن به تخت ما
تصاویر و صوت

نظرات
نگین شکروی
پاسخ: با تشکر، «زورق گران و لجه خطرناک موجه صعب» با نقل پیشنهادی شما جایگزین شد.
Fateme