وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۲۴۸

۱

الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش

ز دام حیلهٔ مردم فریبان در امان دارش

۲

صدای شهپر شاهینی از هر گوشه می‌آید

تذرو غافلی دارم مقیم آشیان دارش

۳

خدایا با منش خوش سر گران داری و خرسندم

نه تنها با من و بس ، با همه کس سرگران دارش

۴

پدید آرد هوس از عشق با مردم جفا کاری

نمی‌خواهم بر این باشد ، خداوندا برآن دارش

۵

تغافل کیش و کین اندیش و دوری جوی و وحشی خوی

عجب وضعیست خوش یارب همیشه آنچنان دارش

۶

زمان اول حسن است و هستش فتنه‌ها درپی

الاهی در امان از فتنهٔ آخر زمان دارش

۷

خدایا فرصت یک حرف پند آمیز می‌خواهم

نمی‌گویم که با وحشی همیشه همزبان دارش

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش پرویز بابائی - وحشی بافقی - تصویر ۱۰۴

نظرات