
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۶۳
۱
کی تبسم دور از آن شیرین تکلم میکنم
زهر خند است این که پنداری تبسم میکنم
۲
در میان اشک شادی گم شدم روز وصال
اینچنین روزی که دیدم خویش را گم میکنم
۳
با من آواره مردم تا به کشتن همرهند
من نمیدانم چه بیراهی به مردم میکنم
۴
چهره پرخاکستر از گلخن برون خواهم دوید
هر چه خواهد کوهکن تا من تظلم میکنم
۵
تکیه بر محراب دارد عابد و زاهد به زهد
وحشی دردی کشم من تکیه بر خم میکنم
تصاویر و صوت

نظرات