
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۷۷
۱
دو هفته رفت که ننواختی به نیم نگاهم
هنوز وقت نیامد که بگذری ز گناهم
۲
کرشمهای که نکاهد ز حسن اگر بنوازی
به لطف گاه به گاه و نگاه ماه به ماهم
۳
میان ما و تو سد گونه خشم شد همه بیجا
چنین مکن که مرا عیب میکنند و ترا هم
۴
کدام ملک به توفان دهم کدام بسوزم
که فرق تا به قدم سیل اشک و شعلهٔ آهم
۵
فتادهام به رهت چشم و گوش گشته سراپا
بیا که گوش به آواز پا و چشم به راهم
۶
مکن که عیب کنندت ز چون منی چو گریزی
که نیکنامی جاوید از برای تو خواهم
۷
چو وحشی از چمن وصل رستم اول وآخر
سموم بادیهٔ هجر ، زرد کرد گیاهم
نظرات